مقاله زیر برگرفته از شماره 2230 روزنامه دنیای اقتصاد است.
دکتر احمد باقری-معاون اداری مالی
1-رهبران بزرگ قادر به تشخیص تواناییهایی در وجود افرادشان هستند که خودشان هنوز از وجود آنها بیخبرند.
2- مديران قوی به جای اینکه فقط دنبال این باشند تا کار بیشتری به افرادشان تحمیل کنند و بهره زیادی بهدست بیاورند، در تلاشند تا نیازهای آنها را درک کرده و درصدد تامین آن برآیند. اين مديران به خوبی واقف هستند که چگونگی برخورد آنها تاثیر شگرفی روی عملکرد افرادشان دارد. هر کدام از ما دارای یک سری نیازهای اصلی اعم از جسمی، روحی، احساسی و معنوی هستیم. رهبران بزرگ همواره در تلاشند تا به افرادشان در برآورده شدن نیازهایشان کمک کنند؛ زیرا آنها تشخیص ميدهند که برآورده شدن نیازهای افراد به آنها کمک ميکند تا کارهایشان را بهتر و دقیقتر انجام دهند.
3-رهبران بزرگ در ابتدا تلاش ميکنند تا موفقیت را به طور آشکار برای افرادشان تعریف کنند و بعد از آن به آنها اعتماد کرده و اختیار ميدهند تا خودشان بهترین راه را برای رسیدن به موفقیت پیدا کنند. ابراز وجود یکی از نیازهای اصلی ما به شمار ميآید. یکی از ناامیدکنندهترین تجربهها در محیط کاری این است که احساس کنیم خوب مدیریت نميشویم.
وظیفه مدیران انجام دادن کارها به جای افراد زیردستشان نیست بلکه آنها باید افرادشان را به بهترین نحو تقویت و پشتیبانی کنند تا آنها بتوانند با خیالی آسوده و راحت هر روز سرکار خود حاضر شوند و این امر بر افزایش کارآیی آنها تاثیر فوقالعادهای دارد.در این قسمت، مهمترین وظیفه مدیران تعریف و مشخص کردن وظایف کارکنان به بهترین و واضحترین نحو ممکن است.
4- بهترین مديران کسانی هستند که نقصها و اشتباهات خود را حتی در زمانی که در تناقض با اعمال قدرت آنها قرار دارد، با فروتنی بپذیرند تا این نکته را به زیردستانشان نیز القا کنند که نقص و اشتباه دلیل بر ناکارآمدی نیست.این استعداد و توانایی به صورت منحصر بهفردی قوی و شاخص است، زیرا همه افراد، چه از آن آگاه باشند چه نه، همیشه دچار یک کشمکش درونی هستند و ممکن است این فکر به ذهنشان خطور کند که به اندازه کافی خوب نیستند.رهبران بزرگ این نیاز را در خودشان احساس نميکنند که همیشه خود را عالی و کامل نشان بدهند، زیرا آنها یاد گرفته اند تا بهرغم کمبودها و نقایصی که از اعتراف به آنها هیچ ابایی ندارند، به خودشان بها بدهند. آنها همواره این روح سخاوتمندانه را در مورد افرادی که زیردستشان هستند نیز بهکار ميگیرند.مدیران هرچه بیشتر باعث شوند تا افرادشان با وجود نقصهایی که دارند خود را با ارزش و کارآمد احساس کنند، آنها انرژی بسیار کمتری صرف خواهند کرد تا از خودشان دفاع کرده و خواستار اعاده ارزش و منزلت خود شوند، در عوض انرژی بیشتری برای خلق ارزشهای جدید در دسترس خواهند داشت.همه این چهار توانایی بر پایه یک بینش بسیار مهم بنا شدهاند، رهبران بزرگ تشخیص ميدهند که بهترین روش برای برخوردار شدن از بالاترین ارزش، این است که بالاترین ارزش را برای افراد قائل شوند.